پارسا کوچولو...پارسا کوچولو...، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره

فرشته ی زمینی *پارسا*

لحظه هارو میشمارم...

بازم سلام فرشته ی قشنگم... روز موعود رسید... 44 دقیقه از روز تولدت میگذره...یعنی اینکه وارد 18 مهر شدیم...حس قشنگی دارم ..همراه با دلهره و نگرانی...پارسا جونم خیلی ناراحتم ...آخه یادم رفت آخرین بوسه ات وقتی که تو دل مامانی هستی رو بهت هدیه کنم عمه ..آخه مامانی همش گریه میکرد منم حالم گرفته شد و یادم رفت...اما فردا اولین بوسه رو به دست های قشنگت میزنم آخه کی دلش میاد اون صورت قشنگتو ببوسه ؟!؟! بی نهایت دوستت دارم برات دعا میکنم صحیح و سالم دنیا بیای فرشته ی قشنگم...همچنین مامان گلت صحیح و سالم باشه...   فردا روز توست..روز زمینی شدنت فرشته من...   دوستت دارم تا بی نهایت... ...
18 مهر 1390

انتظار....

سلام بهونه ی قشنگم امشب بدجور دلم گرفته عمه جون بهتره بگم خیلی خیلی انتظار و تحمل لحظه های اخر واسم سخته نمیدونم وقتی من این حس رو دارم مامان گلت چه حسی داره اما من دیگه تیک تیک ساعتم میشمارم.... برات خیلی حرف ها دارم فرشته ی قشنگم ...خودمو هزار بار توی لحظه ی در آغوش گرفتنت تصور کردم لحظه ای که تورو میبینم....تمام لحظه هایی که توی دل مامان قشنگت بودی رو نوشتم واست روزی هزار بار بوسیدمت میدونم همش رو حس کردی و فهمیدی اما وقتی بزرگ شدی و اینارو خوندی مطمئنا هیچ کدوم از اون لحظه هارو به یاد نداری دقایقی از نیمه شب 17 مهر گذشته میدونی یعنی چه روزی؟؟!!؟یه روز قبل از اومدن تو ... بازم میام و برات یه دنیا حرف میزنم ... د...
17 مهر 1390